به نام او سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام. خوبین؟؟ وای کلی ذوق کردم اینجا رو دیدم. از وبلاگ مهدیار دلکش پیدا کردم. تبریک می گم وبلاگتونو. با اجازتون لینک می کنم. به منم سر بزنین.
احساس می کنم حرفی که زدید دقیقا حرف این روزهای دلمه. حرف یه نوجوان اسبق و جوان اکنونه که یه روزهایی همش دوچرخه میخوند و دلش خوشحال بود که داشت زندگی می کرد. به همین راحتی به همین شادی. ولی الان که که آلوده کار و محیط اداری اطراف شده همش احساس می کنه معلقه . چه زندگی بی خودی داره و چقدر هر روز از دوست داشتنی های زندگی دورتر می شه!
زندگی مثل گردونهی بیرحمی شده که هر روز در شتاب دیوانهوارش تعدادی را به بیرون پرتاب میکند و ما گیج و بهتزده در آن ماندهایم و میچرخیم...
منم گاهی اوقات می گم یادش به خیر
به نظرم بعضی جاها مثل «دور رفتن آدمها از زندگی» تصنعی شده و دچار لکنت.
سلللللللللللام
چه بی خبر! وبلاگتون مبارک...
اره این روزها منم هی می گویم یادش به خیر
چقدر خوب است آدم وبلاگ شیوا حریری را پیدا کند
به به
سلام
به نام او
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.
خوبین؟؟
وای کلی ذوق کردم اینجا رو دیدم. از وبلاگ مهدیار دلکش پیدا کردم.
تبریک می گم وبلاگتونو.
با اجازتون لینک می کنم.
به منم سر بزنین.
دارم فکر می کنم که به اندازه تمام این بیست و یک سال و چند ماه زندگی،چقدر یادش بخیر دارم برای گفتن!
و یادش به خیر
چقدر خرچنگ قورباغه نوشتم
و پاکت نامه قورتش داد
ه
سلام
درست است اینهمه افسوس ...
احساس می کنم حرفی که زدید دقیقا حرف این روزهای دلمه. حرف یه نوجوان اسبق و جوان اکنونه که یه روزهایی همش دوچرخه میخوند و دلش خوشحال بود که داشت زندگی می کرد. به همین راحتی به همین شادی.
ولی الان که که آلوده کار و محیط اداری اطراف شده همش احساس می کنه معلقه . چه زندگی بی خودی داره و چقدر هر روز از دوست داشتنی های زندگی دورتر می شه!
آدرس اینجا رو از وب فریبای عزیز پیدا کردم.
دعوتید به خوانش شعرم