کلمه‌هایم گم‌شده‌اند

حس می‌کنم باید چیزی بنویسم

چند روزی است

که حس می‌کنم باید چیزی بنویسم

اما

کلمه‌هایم را گم کرده‌ام

همه جا را گشته‌ام

جیب‌هایم را

گنجه‌ی آشپزخانه

و قفسه‌ی کتاب‌ها

زیر بالشم را

و کشوی جوراب‌ها

و لای تقویم‌های قدیمی

نه

یادم نمی‌آید

کلمه‌هایم را

کجا گذاشته بودم...

 

آه

دیدی؟

آن کلمه‌ها که با باد می‌رفتند؟

مال من بودند!