نامه‌ی سی‌ام

اگر بدانی اتاقم چه‌قدر به‌هم ریخته است! خودم هم باورم نمی‌شود. من و این‌همه شلختگی؟ حوصله ندارم منظم باشم. حوصله ندارم لباس‌هایم را تا کنم توی چمدان و اتاق را جمع‌ و جور کنم. حوصله ندارم صبح زود بیدار شوم و هی به بقیه بگویم دیر شد دیر شد. می‌شود مدتی شلخته باشم؟ شلخته و بی‌خیال؟ فکرم را که جمع‌وجور کنم، دوباره لباس‌ها را مرتب تا می‌کنم، دستمال‌‌کاغذی‌های کهنه را می‌ریزم دور، در خمیردندان را می‌بندم.

دلم برایت تنگ می‌شود، اما جایت خالی نیست. میان این همه شلوغی حوله‌های نم‌دار و کرم ضدآفتاب و  کفش‌های لنگه به لنگه و لباس‌های چروکیده نمی‌توانم تو را تصور کنم.

چیزی نمانده. دارم برمی‌‌گردم. دوباره روزهای طولانی تابستان که کنار تو کوتاه می‌شود. فقط حیف که آفتاب آن‌جا میکروب‌ها را نمی‌کشد.

نظرات 8 + ارسال نظر
حدیث دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 09:20 ب.ظ


کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد...

آزاده نجفیان چهارشنبه 23 تیر 1389 ساعت 01:43 ب.ظ http://kermeketab.blogfa.com/

میشه مدتی شلخته بود٬ آره٬‌میشه!
من مدتیه که شلخته ام اما به قول شما جاش این روزا میون این همه شلختگی خالی نیست...!

شادی پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 09:28 ب.ظ http://warbler1.blogfa.com

زودباش خانم حریری . بنویس . می خوام بخونم ...

آلما جمعه 25 تیر 1389 ساعت 10:02 ق.ظ http://soggyvisions.blogfa.com

این رفتن ها ٌ بیحوصله گی ها ٌ همه جا شلوغ بودن ها حتا این فکرا که شلوغ میشن..

علیرضا کیانی جمعه 25 تیر 1389 ساعت 03:00 ب.ظ http://alirezakiani.blogfa.com

یه جا خوندم (یادم نیست کجا!) که آدمای شلخته بیشتر عمر میکنن!

هادی شنبه 2 مرداد 1389 ساعت 02:29 ب.ظ http://www.fasapoet.blogfa.com

سلام
وبلاگ زیبایی داری
خیلی زیبا می نویسی. خاطره نویسی شما حسی است و به انسان آرامش میده. جوری که احساس ؟آرامش میده
موفق باشی

مهدیه موسی زاده چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 01:26 ق.ظ http://www.mesleghasedakraha.blogfa.com

نخستین بار گفتش از کجایی
بگفت از پشت سد آشنایی
بگفت آنجا صنعت در چه کوشند
بگفت نکته خرند و تست فروشند
بگفتا تست فروشی در ادب نیست
بگفت از درس خوانان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق به کنکور
بگفت از دل تو گویی و من از زور
بگفتا عشق کنکور بر تو چون است
بگفت از جان شیرینم فزون است
بگفتا گر کند مغز تو را ریش
بگفت مغزم بود این گونه از پیش
بگفت ار من بیارم رتبه ای ناب
بگفتا وه چه می بینی تو در خواب


با سلام و عرض ادب. چقدر دلم برای دوچرخه و روزای نوجوونی

تنگ شده.حیف که چقدر همه چی زود تموم میشه...

...

رویابیژنی جمعه 8 مرداد 1389 ساعت 07:24 ق.ظ http://13484550.blogfa.com

هی میام که بگم شیوااااااااا چه خوشحالم که خوندمت و حالا بیشتر دوستت دارم اما هی پا ک میشه و هی می نویسم شیوااااااااا چه خوشحالم که خوندمت و حالا بیشتر دوستت دارم
هی می نویسم شیوااااااااا چه خوشحالم که خوندمت و حالا بیشتر دوستت دارم
هی می نویسم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد