قسمتی از یک نامه

بی‌هیچ دلیل و سابقه‌ای راه پرمشغله‌ی زندگی‌ات را کج کردی و آمدی به من یک تکه نان، یک گل میخک، یک لبخند با چشم‌های گرم زندگی‌کرده‌ات تعارف کردی.

پرویز دوایی- از یک نامه‌

نظرات 4 + ارسال نظر
شهرزاد پنج‌شنبه 3 دی 1388 ساعت 02:22 ق.ظ http://shahrzadfotouhi.blogfa.com

عجب جمله‌ای انتخاب کردی...انگار عصاره‌ی عمری را در چند کلمه بریزی... عالی بود.

مینا صیادی شنبه 12 دی 1388 ساعت 01:33 ب.ظ

سلام خانم حریری.
خوبین؟خسته نباشین.
خانم حریری یک خواهش؟
اگه می شه رنگ فونتتون رو یه خورده پررنگتر بکنید تا از زیبایی این جملهای قشنگ کم نشه.
دوستون دارم
مینا

نیلوفر جمعه 18 دی 1388 ساعت 07:46 ب.ظ http://80005.blogfa.com

سلام خانم حریری.
من از دوچرخه باخبر شدم.
تسلیت می گم و غم آخرتون باشه...

ramin شنبه 19 دی 1388 ساعت 06:24 ق.ظ http://raminsaberi.persianblog.ir/

سلام بی هیچ قصدو غرضی آمدم بگویم مرسی متن زیبائی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد