پاییزی‌ها-۱

من به تو عاشقم

چنان که برگ به درخت

که رهایش نمی‌کند

              در روزهای پاییز

              این حقیقت ناگزیر

نظرات 6 + ارسال نظر
گل مهر شنبه 16 آبان 1388 ساعت 02:48 ب.ظ

به میمنت و مبارکی شیوا جان!
از دیدن وبلاگ کمی غافلگیر شدم و از دیدن شعر بسیار غافلگیر و کلی شاد!

تربن شنبه 16 آبان 1388 ساعت 03:34 ب.ظ

کوتاه بود و خواندنی. با زبانی شسته و رفته و محکم. فقط به نظرم سطر سوم با آن «که»ی اولش می‌توانست شکل دیگری داشته باشد؛ حتی شاید بدون فعل.
از این شعرها داشتید، به ما هم بدهید.

مانلی یکشنبه 17 آبان 1388 ساعت 12:35 ب.ظ

انگار سر کار، پشت میزتون نشستم و تو فاصله ی این که برگردین پشت میز برای خودم سررسیدتون رو ورق می زنم و یادداشت های گاه گاهی تون رو می خونم. چیزهای کوچیکی که همیشه به هیجانم می آوردن. انگار از یک راز با خبر شده باشم.
خوشحالم که «حرف اضافه» وجود داره. این جوری سر رسیدتون رو هر روز ورق می زنم. حتی اگر هر روز چیزی بهش اضافه نشه. و یادم می ره که چه قدر دورم. و دور بودن چه قدر بده!

حعفر توزنده جانی یکشنبه 17 آبان 1388 ساعت 11:30 ب.ظ

در زمانه‌های پر آشوب رویاها‌ و کابوسها آینه تمام نمای آنچه هست که در اطرافمان می‌گذرد. یونگ در کتاب انسان و سمبولهایش نقل قول جالبی را می‌آورد.: هرچه دنیا( همانند امروز) دهشتناک می‌شود هنر انتزاعی می‌گردد.هنر واقع گرایانه محصول دنیای صلح‌آمیز است.

مریم عرفانیان چهارشنبه 27 آبان 1388 ساعت 02:05 ب.ظ http://www.salamsepidiekaqaz.blogfa.com

شادی می کنیم!
واااااااااااااااااااااااااااااااااااای!
واااااااااااااااااااااااااااااااااااای!
واااااااااااااااااااااااااااااااااااای!

سحر دوشنبه 25 مرداد 1389 ساعت 08:15 ب.ظ

سلام شعرت واقا عالیه.شما دختر عموی منی؟ شیوا جون دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد